آنگولا و نقش آن در آفریقا

آفریقا یک قاره آزاد است. نهادهای دولتی ضعیف هستند. همه به خودش تعلق داره و از خودش مراقبت ميکنه بنابراین ، حق قوی غالب است. آفریقا باید از آزادی نجات یابد ، در غیر این صورت ما روند طبیعی را مشاهده خواهیم کرد توسعه:

1. تشکیل هزاران ارتش و مبارزه بین آنها.
2. یکی از ارتش ها برنده خواهد شد ، چون تجربه کافی برای نظم و انضباط را حفظ کنید.
3. توزیع زمین و موقعیت ها در میان رهبران پیروز ارتش.
4. نظم و انضباط کل جمعیت مرد آفریقا از طریق برده و برده کار بر روی زمین.
5. تشکیل یک ملت متحد و ارتش. درگیری نظامی با اعراب جهان.

روند طبیعی توسعه چندین قرن طول می کشد. این مراحل در حال حاضر در همه جا به جز آفریقا ، هند و توده های مردم کوچک که به تدریج جذب می شوند. جذب سرخپوستان و آفریقایی ها دشوار است. اونجا تعداد آنها بیش از حد است (تقریبا یک میلیارد).

بنابراین ، هندوها و آفریقایی ها دولت خاص خود را دارند که نیازی به آنها ندارند. منبع دولت بودن مردم نظامی است. یک دولت قوی نیاز دارد ارتش با نظم و انضباط شرایط لازم برای انضباط جمعیت مردان . در هند چنین شرایطی وجود نداشت (مردم در انزوا زندگی می کردند و هیچ حمله ای به اعماق شبه قاره وجود ندارد). چنین شرایطی در آفریقا وجود داشت. زولوس ارتش سازماندهی شده که می تواند مردم دیگر را جذب کند.

ارتش زولو به اندازه کافی نظم و انضباط داشت که تمام آفریقا را تصرف کند و منابع را در میان نخبگان خود توزیع کند. اما به طور خودکار وجود دارد یک ضد وزن باشید. بعد از مشاهده اعمال نسل کشی ، برخی از آفریقایی ها مردم ارتش خود را با نظم و انضباط خلق می کردند. اما به این نتیجه نرسید. در کنار زولو ها هلندی و انگلیسی بودند. آنها در ابتدای سفر زولو را متوقف کردند. بنابراین ، زولو ها قادر به انجام نقش پدرانه برای آفریقا نبودند. در جامعه ، نقش پدر توسط ارتش انجام می شود. ارتش با نظم و انضباط مثل پدر یک خانواده ، منبع نظم و خواسته است (فقط در مقیاس بزرگتر). پس از از دست دادن پدر بیولوژیکی خود ، آفریقا به قاتلان خود وابسته شد - اروپایی ها. در یک جامعه سنتی ، کودکان انتقام پدر خود را نمی گیرند ، بلکه از یک قوی تر اطاعت می کنند مرد. این روش انتخاب طبیعی است و همه ما در آن شرکت می کنیم.

جامعه ما نظم و انضباط را از مغول ها و ترک ها آموخته است. گروه ما رو نجات داد پدران ، که (در نهایت) مبارزه کردند. اما اگر مغول ها نبودند ، ما می ماندیم ما بازرگانان با یک سازمان آزاد جامعه (به نوعی ، ما در حال حاضر تلاش برای به دست آوردن شل شدن دوباره ، اما به نظر می رسد بد است). اعراب سازماندهی کردند ارتش عظیم و انضباطی آنها در زمان تولد اسلام. چینی ها قبل از رومیان اروپایی ها در تقابل با پارسی ها معقول بودن زندگی از عقلانیت رشد می کند. عقلانیت از نظم و انضباط.

جالب است که به سیاستمداران آفریقایی نگاه کنیم که به طور احمقانه پول را پمپ می کنند قبيله هاشون اما وقتی متوجه حماقت عذاب میلیون ها نفر می شویم ، غم انگیز است. آفریقا در حال ساخت ارتش است که به معنی هزاران ارتش کوچک اما گروه های مسلح که به طور تصادفی غیرنظامیان را شکنجه می کنند. واقعیت ما (ساکنان با دسترسی به اینترنت) توسط رسانه ها تشکیل می شوند. بنابراین ، قتل یک سیاه پوست معتاد به مواد مخدر از محافل جنایی مینیاپولیس باعث طوفان خشم می شود. در عین حال ، در آفریقا ، مردان پریشان هر روز صدها (گاهی هزاران) نفر را می کشند زنان و کودکان به خصوص خشونت زیادی در منطقه جمهوری دموکراتیک کنگو وجود دارد. یه قوری اونجا کار میکنه که هزاران ارتش کوچک در حال ذوب شدن هستند. مشاهده این روند خطرناک است. بنابراین ، رسانه ها کانال های اطلاعاتی امن تری را ترویج می دهند. "دکتر" جمهوری دموکراتیک دموکراسی در آفریقا منجر به بسیاری از قربانیان ما به کسانی که نظم را در آفریقا ایجاد می کنند علاقه مند هستیم - ارتش.

بیایید آفریقا را به چهار منطقه (غرب ، شرق ، مرکز ، جنوب) تقسیم کنیم. غرب فعالانه از طریق صحرا اسلامی شده است. هدف اصلی اسلامگرایان تصرف قدرت در نیجریه. آنها چندین دهه است که با اطمینان به آن می روند. آفریقایی ها آماده اند برای پذیرش شریعت (عرب ها بهتر سازمان یافته اند). برای یک آفریقایی ، شریعت قوانین روشن و درک چگونگی زندگی. به علاوه ، اسلام گرایان شک و تردید کمی دارند و به شدت تقاضا (آنها نقش پدر را بازی می کنند).

در شرق ، سومالی سر و صدا را تعیین می کند. مانند کنگو ، یک دیگ برای ارتش وجود دارد. بنابراین ، یک احتمال تمرکز کیفی (وحدت فرماندهی و انضباط). در در عین حال ، اسلام گرایان از لحاظ تاریخی در سومالی قوی هستند. به محض اینکه نظم و انضباط در سومالی ظاهر شود ، کنیا ، تانزانیا و موزامبیک به طور فعال اسلامی خواهند شد.

تقسیم اتیوپی به اسلامی شدن ساحل شرقی اضافه خواهد شد زمانی بود که ما بر اتیوپی حکومت کردیم ، اما روی آن شخص شرط نذاشتیم. ما داشتيم برای تمرکز بر نظم و انضباط ، اما ما یک تصویر زیبا و کلمات مناسب را انتخاب کردیم.

ساختن سریع یک ارتش منظم غیرممکن است. این دهه هاست از کار سازمانی که با عملیات جنگی موفق به پایان می رسد. اسلام گرایان ارتش انضباطی داشته باشید. بنابراین ، آنها نیجریه را تقسیم می کنند و اتیوپی به دلایل مذهبی. و ما بهشون نگاه ميکنيم که اينکارو ميکنن

حرکت درست ما اتحاد نظامی با آنگولا است. تا الان فقط روابط تجاری. ثروتمندترین فرد در آنگولا شهروندی روسیه دارد. ما جواهرات را در آنگولا استخراج می کنیم. اما این یک چیز کوچک است که در یک لحظه فرو می ریزد. ما به همکاری با ارتش و کمک دیپلماتیک نیاز داریم. ما باید مشکل رو حل کنیم سر ، ارتش ما رو مرتب کن و دوباره نفوذمون رو در آفريقا بدست بيار

کنگو صد میلیون دولت اولیه در مرکز آفریقا است. "پروتو" چون اونجا ارتش نیست جنگ های اول و دوم کنگو مقدمه ای برای تقسیم است. اصلی ترین علاقه پل کاگامی از رواندا است. او در پاسخ یک ارتش قوی توتسی ساخت به همین نسل کشی. بر اساس ارتش انضباطي ، پل ساخت حالت قوی کاگامی یک مدیر با تجربه است (اقتصاد سال به سال در حال رشد است).

رواندا با بوروندی و اوگاندا در ائتلاف است. ائتلاف در حال حاضر از منابع بخش شرقی کنگو به نفع آن است. و ادامه خواهد داشت. رواندا یک کشور کوچک که برای رشد بیشتر به منابع کنگو نیاز دارد.

از طرف دیگر ، آنگولا وضعیت را کنترل می کند. دیر یا زود ارتش ها يه جايي وسط جمهوری دموکراتیک کنگو ملاقات ميکنه سپس نبرد نهایی برای کنترل آفریقای مرکزی انجام خواهد شد. هر کسي که برنده بشه ، سياسي خواهد بود نفوذ بر کل آفریقا.

در آنگولا ، همه چیز پایدار است ، اما چربی به تدریج به مغز نفوذ می کند. لورنکو داره با هم فلتر ميکنه با اپوزیسیون و امید که رسانه های بین المللی از این مهربانی قدردانی کنند. آخرین رئیس جمهور به اندازه کافی سخت بود ، اما او در خویشاوندی غرق بود و برای آموزش و پرورش شهروندان

نسلی از سیاستمداران که در جنگ داخلی شرکت کردند هنوز در قدرت هستند. بعدش کوبا و متخصصان اتحاد جماهیر شوروی به آنگولا کمک کردند. مبارزه آسان نبود. در طرف دیگر سربازان پرتغالی ، ارتش کنگو (در آن زمان زائیر) ، متخصصان آفریقای جنوبی ، محلی شبه نظامیان و گروهی از مزدوران از انواع مختلف.

کوبایی ها وضعیت را تعیین کردند. آنها مردم محلی را رهبری می کردند ، نظم و انضباط برقرار می کردند و بهشون ياد داد که چطوري با وسايل کار کنن بعد از پیروزی ، یک تقسیم فرقه ای در درون حزب و تلاش برای کودتا کوبایی ها دوباره شکست خوردند. بنابراین, آنگولا مدرن هدیه ای از کوبا به آفریقا است.

اگر لورنس بازی های ساده لوحانه ای انجام دهد ، دولت ممکن است سقوط کند. لیبرال ها به قدرت خواهند رسید ، که روند خلع سلاح را آغاز خواهند کرد (آنها تجهیزات را قطع خواهند کرد و اخراج خواهند کرد متخصصان نظامی). یا نژادپرست هایی که شروع به نابود کردن همه چیز می کنند پرتغالی. بعد آنگولا مثل آفریقای جنوبی خواهد شد ، که دولت از آن این کار را کرده است کار نمی کند. هیچ مبارزه نظامی وجود نداشت. ماندلا به قدرت رسید از طریق دیپلماسی بنابراین ، ما شاهد مبارزه بی پایان برای قدرت بین افراد ثروتمند هیچکس دولت نمیسازد جامعه تقسیم شده و آماده است تا بیشتر تقسیم بشه آفریقای جنوبی فقط توسط آفریقایی هایی که در انزوا هستند مورد نیاز است از نظر سیاسی (یک مرد سفیدپوست نمی تواند آفریقای جنوبی را رهبری کند).

ارتش یک نهاد اجتماعی است. ارتش با مردانی کار می کند که مورد استفاده قرار می گیرند به مبارزه با روستا به روستا وظیفه ارتش ایجاد یک ارگانیسم از میلیون ها مرد بی مسئولیت است که برای منافع عمومی کار خواهد کرد.

مرد با انضباط زن و بچه ها رو تنبیه می کنه معرفی می کند یک روال روزانه در خانواده و نیاز به انجام وظایف اساسی دارد - نظافت ، پخت و پز ، ورزش با بدن و ذهن.

چیزی که ما طبیعی می دانیم دستاورد یک جامعه است موسسه. پدران و پدربزرگ های ما از طریق ارتش رفتند. بنابراین ، ما نمی توانیم آن را تصویب کنیم. نظم و انضباط از طریق تقلید در دوران کودکی منتقل می شود.

نقش ارتش توسط جامعه شناسان و دانشمندان علوم اجتماعی به خوبی درک نشده است. ما رها کردیم ارتش در دهه هشتاد اونا افغان ها رو رد کردن آنها تصمیم گرفتند که بی فایده هستند. شهرت ارتش در دهه نود به پایان رسید. تجهیزات تراشیده و فروخته شد. به عنوان در نتیجه ، مردان بی مسئولیت به زندگی ما بازگشتند. آنها هنوز آفریقا را ترک نکرده اند.

مردان آفریقایی (هنوز) مشکل آفریقا هستند ، اما ستون اصلی آن نیستند. هیچ نظافت در آفریقا ، نظم در آفریقا وجود ندارد. آنها هنوز نمی دانند چگونه. آنها باید آموزش داده شوند. آنگولا فرصتی برای آموزش سریع و کارآمد. دلایل آن به شرح زیر است:

1. مردان آنگولا قبلا تجربه کافی را جذب کرده اند (آموزش از شوروی مردم ، تحت رهبری کوبایی ها مبارزه می کنند ، موفق دفاع در برابر تلاش های کودتا).
2. از نظر جغرافیایی ، آنگولا به راحتی نسبت به برزیل واقع شده و دارای یک زبان مشترک با آن (با کمک برزیل ، ما می توانیم سازماندهی صنعتی شدن و آموزش شهروندان).
3. آنگولا در حال حاضر جنوب قاره آفریقا را کنترل می کند (آفریقای جنوبی حل می کند مشکلات مالی و نژادی ، نامیبیا ارتش کوچکی دارد و فقیر است زامبیا با جمعیت ، دموکراسی بازی می کند و وام می گیرد ، زیمبابوه همچنان نظم و انضباط خود را از دست می دهد, بوتسوانا و سوازیلند شاخه های آفریقای جنوبی هستند).
4. آنگولا تا حدی مرکز را کنترل می کند (غرب کنگو + جمهوری کنگو).
5. از دهه هشتاد در داخل آنگولا نظم وجود داشته است (مردم به زندگی عادت کرده اند و آماده یادگیری هستند).

با جوانانی که در زمان های آرام متولد شده اند مشکل وجود دارد. جوان افرادی که با آماده شدن بزرگ شده اند به این فکر عادت می کنند که همه چیز ساده است. در سال 2011 ، تظاهرات قدرتمندی که توسط یک رپپر شیک رهبری می شد. از یک طرف ، شاخص ثبات و امنیت زندگی شهری است. از طرف دیگر ، وجود دارد خطر نابودی خود جامعه و از دست دادن ظرفیت قانونی وظیفه ما این است برای تدوین شرایط اتحادیه با برزیل و آنگولا. ما باید کمک کنیم برزیل صنعتی شدن را تکمیل می کند و به طور مشترک آن را در آنگولا آغاز می کند. ما نیاز داریم متحدان قوی در هر قاره

مرجع مختصر:
1. کشورهای آفریقا مشروط هستند. منبع دولت ملت است. منبع یک ملت یک ارتش انضباطی است.
2. در آنگولا ، ارتش به اندازه کافی نظم و انضباط دارد که اول ظاهر شود ملت آفریقایی (آنگولایی ها).
3. آنگولا ارتباط فرهنگی با برزیل دارد. این کشورها در مقابل همديگه رو مدرن سازی برزیل به راحتی با مدرن سازی آنگولا مرتبط است.
4. روسیه باید منبع مدرنیزه شدن برای برزیل و آنگولا باشد. حمایت دیپلماتیک و نظامی برای مدرنیزه شدن لازم است.
5. برای حمایت از دیگران ، باید ذهنمان را مرتب کنیم و خودمون رو به اندازه کافي تنبيه کنيم